نمایشگاه کتاب

امروز فرصت شد تا به نمایشگاه کتاب بروم و دوباره در فضایی باشم که کتابخوان به متر مربعش بالاست. نمایشگاه کتاب برای من جایی است که یک روز را در آن بدون هیچ دغدغه ای فقط به علایق مطالعاتی ام فکر می کنم. معمولا از انتشارات دانشگاهی شروع می کنم، انتشارات دانشگاهی خوب بود مثل همیشه کتاب هایی داشت که حاضر شوی برایش پول بدهی، من هم خرید کردم. خواه ناخواه تعلق به حوزه رسانه مرا به سمت انتشاراتی هایی می کشاند که کتاب های حوزه رسانه را منتشر می کنند اما این باعث نمی شود که علایق مطالعاتی ام را در حوزه های دیگر پیگیر نشوم. از انتشارات قدیمی و معروف حوزه رسانه ها شروع کردم همشهری، سروش، انتشارات علمی-فرهنگی و … را دیدم اما یکی دو کتاب بیشتر جلب نظر نمی کرد. برخی انتشارات کوچک و تازه کار کتاب های بهتری برای ارائه داشتند. معمولا کتاب ها ترجمه بود و کمتر تالیف در حوزه رسانه دیدم. رسانه های اجتماعی که قحطی کتاب خوب بود. می توانم بگوییم کتاب جدید درسی در حوزه رسانه پیدا نکردم کتاب ها بیشتر عمومی بود و در پاسخ به علایق رسانه ای عموم تالیف یا ترجمه شده بود. در نهایت ترجیح دادم کمتر بخرم و مطالعات تخصصی ام را از طریق همان ایی بوک های زبان اصلی دنبال کنم چرا که لااقل مطمئن هستم دست اول است و ترجمه مخدوش نیست. همیشه وقتی از انتشاراتی های رسانه ای تقریبا ناامید می شوم و مورد جدیدی برای خرید نمی یابم، به سراغ علایق شخصی ام می روم و اولین جایی که سر می زنم انتشارات اسراء است که امسال کتاب “منزلت عقل در هندسه معرفت دینی” را از آن خریدم(البته چند سال پیش از دوستی به امانت گرفته و خوانده بودم اما حیفم آمد این کتاب را خرید نکنم). انتشارات عمومی بر عکس انتشارات دانشگاهی بیشتر تفنن است چرا که حجم بالایی از کتاب خوان هایی را می بینی که با علاقه به دنبال خرید کتاب های جدید هستند. گرچه ناراحتم می کند این حجم از رمان در نمایشگاه کتاب که اتفاقا بسیار هم خریدار دارد اما باز با خود می گویم بخوانند حالا حتی اگر رمان باشد…. .